این روزها اونقدر ویر کیک درست کرده افتاده بجونم
که اجازه نمیدم پاییز بیچاره بیاد و از راه برسه
نرسیده دهنش رو صاف کردم!
اقا نبینید اینجا بسیار بی تربیتم
بنده در مقابل ادمها در جامعه بسیووووور ادم مودبی هستم
ولی کلا شخصیت اصلی من همین ادم کمی بی تربیت و جدی هست
البته اینو بگم جلو میم هم بنده بی ادب نیستم چون میم خیلی ادم مودبیه
و این احترام و ادبی که بینمون هست رو دوست دارم
اون پارتنر منه قرار نیست مثل دوست خیلی صمیمیم باهاش حرف بزنم و یه چیزایی بهش بگم
هرچند باهم دوست ورفیق هم هستیم ولی مودبیم باهم
امروزهوس کیک سیب کرده بودم یعنی هوس کیک شکلاتی هم کرده بودم هوس کیک نارگیلی هم کرده بودم:)))))
در نهایت کیک سیب رو انتخاب کردم چون نارگیل خشک داشتم تو خونه و نارگیل چرب نداشتم
به اقای میم گفتم بره برام نارگیل چرب بخره
که بنده خدا فوری رفت خرید و گفت بیا تحویل بگیر
بنده در همون حد هم صبر نکردم و رسپی رو به کیک سیب تغییر دادم!
گفتم بذار پیشت باشه تا بعدا!
من دیگه یه کیک دیگه درست کردم
اجی هم نرسیده به کربلا بود
و امیر و محمد هم از کربلا برگشتن و تماس گرفتن
االحمدالله که سالمن
ان شالله سفر همه بی خطر باشه
کیک سیب کرامبلی درست کردم که مادر بگرید
اونقدر که نتونستم صبر کنم داغ داغ نشستم پاش
گفتم میخوام یه تغییراتی بدم؟
فردا روز موعده:))))
خونه رو حسابی تمیز کردم
امروز چون نمیرفتم باشگاه یک ساعت خوابیدم و ساعت 3ونیم تا خود ساعت 8 پشت سیستم بودم
و کارام رو انجام دادم بعدش دیگه افتادم به جون تمیز کاری اساسی خونه
و کمرم واقعا درد میکنه
اخرش من باید اسقاط کنن
راه پله رو سه بار تموم تی کشیدم و شستم
و سابیدم چون یه مارمولک ریز دیدم هرچی هم با اب تلاش کردم که ردش کنم بره
نمیدونم زیر کدوم پله قایم شده یا رفته
میم میگه اخرش خودت رو میکشی بااین وسواست
من مثل چی از مارمولک میترسم و چندشم میشه
از سوسک نمیترسم!
ولی مارمولک وای
یعنی دوسه بار من جیغ کشیدم
از ترس
میم میگه من میخوام میگیرمش میبرم بیرون
ولی نمیدونم کجای راه پله قایم شده
خلاصه خوشحالم کارای خونه تموم کارای شرکت رو جلو افتادم
فقط کمرم درد میکنه و ارومم که امروز باشگاه نرفتم وسط اون ادمهای دوزاری
یکم دیگه با سیستم کار کنم
تسک های فردا رو تموم کنم که از عصر دیگه خونه نیستم