24 ساعت از این پی ام اس در حد یه بمب هسته ای من میم رو ترکوندم

بنده خدا هم تحمل وصبوری تا یه جایی از دستش در رفت دیگه 

گفت من عامل  اذیت و ازار توام عامل حال بدتم اصلا

ساقی پاشد اومد خرکش منو برد کافه 

گفت بیا تا خودتو این بچه مظلوم نترکوندی من بزنم سرویست کنم 

میم رو دوست داره میگه تو وحشی بافقی هستی اون بچه مظلوم و ملیح و مهربونیه در عینی که سافی اونو تو روزهای کاتمون دیده

که اصلا میم برج زهرمار بود و بداخلاق 

میم تماس گرفت کجایی گفتم فلان کافه 

پاشد اومد اونجا همه هم جلوش بلند شدن و... کلا همه میشناسنش من تازه اون موقع متوجه شدم

چرا میم نمیتونه با من جایی بیاد!!

نشست میز بغلیمون به اصرار اون اقایی که نشسته بود!

تازه من چقدر غیبتش کردم:))))اسم کوچیکش اوردم بعد نگو طرف دوست میم بود:)))))))))

ساقی اصن هول کرد من نه ریلکس نشستم 

گفت خبر داشتی؟ گفتم والا نه ولی حس ششمم میگفت میم میاد!

یکم نشست که گوشیش زنگ میخوردیه جلسه داشت 

گفت میخواستم بشینم نیم ساعتی ریلکس کنم عکس بگیریم نشد 

دیگه ماهم بعد نیم ساعتی پاشیدیم اومدیم خونه 

یکم بهتر شدم واقعا خیلی داغون بودم باشگاهم که دوروز تعطیل بود رسما من روانی شدم

دیروز عصر یه سانس دوساعته باز شد باشگاه من بدو بدو با سیم سیم رفتم 

هرچند خیلی شلوغ بود ولی بازم رفتم تمرینم کردم و برگشتم

شب میم گفتش که بیا دم در کارت دارم 

رفتم دیدم دو کتاب نفیس طلاکوب از نظامی رو برام خریده لیلی و مجنون و شیرین فرهاد 

حقیقا هم شوکه شدم هم سورپرایز یه جورایی کپ گردم اصلا:)))تازه برام تقدیمی هم نوشته بود با احساس 

منم بچه خوبی شدم صبح 5ونیم بیدار شدم و زنگ زدم بیدارش کردم که روز اول اداری که ساعت تغییر کرده 

اذیت نشه و همراهی من واقعا بهش حس خوبی داد ولی بدیش این بود دیگه خودم خوابم نبرد و دیگه پاشدم رفتم باشگاه تمرین کردم و برگشتم خونه

با وجود کم خوابی و ضعف و ریکاوری نشدن بدنم بابت تمرین دیشب و امروز و کم خوابی ولی خوب نمیشه باشگاه رو کنسل کنم 

ساقی هم کلی فحش نثارم کرد بابت اینکه میم رو اذیت میکنم 

خوب پی ام اس دیگه میم از چشمم میفته تو این دوران

این دوروز فقط سعی کردم بخوابم 

فیلم ببینم 

میم دیشب گفت بیا بریم کافه جدا بشینیم هرکدوم 

یکم تو محیط ارومی ریلکس کنیم برگردیم 

ولی من خسته بودم بابت باشگاه گفتم بذار برا وقتی سرحال بودی

 این روزها من و میم زیاد باهم خرید انلاین میکنیم یه جورایی انتخاب لباسهاش و خریدش گذاشته به عهده من

اونقدر لباسهاش خوب بودن و ذوق کرد 

هروقت خودش چیزی میخرید انلاین ایراد میگرفت 

ولی این سری واقعا هرچی من خریدم اوکی بود بهشم میومد

موند کت و شلوار 

که اصرار داره یه دست کت و شلوار اسپرتم بگیره 

کلا من میم رو با لباس های کلاسیک ترجیح میدم بخاطر فیسش و استایلش که مدل طوری هستش

ولی خودش جز اداره تمایلی به پوشیدن تیپ کلاسیک نداره 

اسپرت و راحت پسنده خوب منم 90 درصد مواقع اسپرت میپوشم

امروز دوتا تیشرت و پیرهنی که براش خریده بودم رسید که عالی بودن 

کفشها و شلوارها هم هفته پیش خریدم که خیلی خوب بود

خیلی خیلی لباسهام رو دوست دارم بدن رو حرفه ای تر و عالی نشون میده

چون تابستون من اکثرا دامن تنیسی و شورتک سیملکس خریدم

فردا صبح هم استاد باز کلاس گذاشته بابت تاخیر تعطیلات 

من گفتم 6 صبح بذاره به گرما نخوریم واقعا اینجا هوا وحشتناک شده 

اینطوری استادم اذیت میکنم بابت هفته پیش جمعه:))))))