قطع همکاری!

خوب من بااون همکارای صبحم قطع همکاری کردم

ولی با شرکت جدید که بین المللی بود همچنان هستم و راضیم 

تجربه ی حرفه ی و زندگی بهم ثابت کرد با کسی که حس اعتماد بهش نداری ادامه نده! ویه این حس رو سرت بدجورآوار میشه وضرر میکنی

اینکه من به مدیرم اعتماد ندارم راستی ازمایی کردم و میبینم حرفاش مرتب عوض میشه!

اعتبار من ازاون خیلی بیشتره و داره از اعتبار من استفاده میکنه 

حقیقا منو یک دله کرد که این دندون لق رو بکن بنداز دور!

تو نباید با کسی اینطوری هست کار کنی وتمام

جلسه گذاشتیم با همکار جدیدم از همون تیم و خانمشم گفتم بیاد که حرفام رو جلو اون بزنم

اومد حرفام رو زدم خانمشم به عنوان یه فردی که اصلا درجریان نبود و بی طرف بود حرفای منو کاملا تایید کرد

و صلاح بر این بود ما دو تا از اون تیم جدا بشیم دلایلمم کاملا منطقی و حرفه ای بود

ولی این همکارم از اون مدل ادمهاست که تا ته یه شکست رو میره!

منم یه زمانی همچنین ادمی بودم ولی دیگه نیستم

و  دوست ندارم حتی یه ثانیه هم عمرم رو تلف ادمهای کنم که میدونم تهش به کجا ختم میشه

و متاسفانه با امید داشتن من به بهبود ادمها چیزی درست نمیشه! و اون آدمها هم تغییر نمیکنن! 

منافع خودم الان برام اولیت و بهبود شرایط مالیم پس چرا وقتمو بایکی پایینتر خودم تلف کنم و تهش بغض و اه وناله باشه که وای

چرا من به یکی کمتر خودم راه دادم و الان اعتبارم زیر سواله و...

قرار نیست من با هر ادمی و هرشرایطی کنار بیام

سریعا هم نامه استعفام رو زدم و تمام

هنوز احتمالا نخونده مدیرش

ولی بخونه صدبار زنگ خواهد زد و من دلیلی نداره دیگه حرفاشون بشنوم چون برام عین روز روشنه کارم درسته

نامه استعفام رو برای همکارمم فرستادم بدونه من قاطعم و ادمی نیست چرت بگم

اونم میتونه راه خودشو بره وبااین تیم ادامه بده هرکسی صلاح خودشو میدونه 

خونه رو تی کشیدم و جارو و مرتب کردم

ناهارم سمبوسه خوردم از دیشب 4 تا مونده بود سرخ نکرده بودمشون

داداش هم زنگ زد مهمون داشت دوستاش از خمین اومده بودن 

و قرار شد منم تابستون رفتم منو ببره خمین بریم باغ انگورشون

این خانم دوستش خیلی دوست داره با من رفیق شه و چندباری زنگ زده و پیام بعد به داداش گفته چرا اجیت این همه سفته 

و زود صمیمی نمیشه

راستش هنوز ندیدمش نمیشناسمش و گرنه من کلا ادمه راحتیم!

رییس هم بعد یه روز تاخیر افتابی شد

تشکر کرده بابت کارهای دیروزم

امروز هنوز کار خاصی نکردم!جز کلی جلسه فرسایشی و حرفای بی خود من ادم جلسه ای نیستم

فکر میکنم همشون بی خودن این جلسات ووقت گیره 

هرکی کارش مشخص دیگه کارشو بکنه گزارش کارشم بده و خلاص حسن هم موافق منه میگه منم مخالف این جلساتم

وقت تلف کردنه.خلاصه که اینطوریه و خداروشکر دیگه کلاس شبهام رو نمیرم و کنسلش کردم البته اخراشه و این روزهام کلاس نیست استاد رفته سفر از استوری ها واتسپش مشخصه 

موجا ... ۱ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان