رفتم زخم رو تمیز کنن و بخیه ها رو یه نگاهی کنن
خانمه یه ساعت معطلم کرد و در نهایت گفت چسب مخصوص رو پیدا نمیکنم و برو از داروخانه روبه رو بخر
بعد رفتم اونجا اقاهه گشت گفت ندارم!
اومدم رفتم برم یه داروخانه دیگه کفش کالج پام بود جورابم یادم رفته بود بپوشم
پاشم داشت تاول میزد پوست پای من عین چیه ایقد حساسه همیشه خدا زخمه
برگشتم زنگ زدم اژانس برام بخره هرچی زنگ زدم پشت خطیشون بودم و هیچی دیگه...
اومدم خونه همکار پرحرفم پیام داد و... زنگ زد تا همین الان جلسه بودیم باهم
و من سکوت من نگاه!
اخرشم یکی دیگه از همکارام رو اد کرد من دیگه گفتم اقا باید برم با رییس بحرفم قطع کردم
هوس سمبوسه کردم عصری موقع برگشتن نون لواش خریدم سرکوچه اوردم سیب زمینی ابپز کردم و جعفری وتره هم داشتم که
سیب ها پخت سبزی ها تو اب خراب شد تااین جلسه تموم شد
نوسان داشت برق دوباره! کفریم کرده! ولی کمتر شده نمیدونم ببینیم امشب تا شب چی پیش میاد
پسرخاله گفت دوباره پیگیری میکنم یعنی خودش پیام داد برقت چطور شد که اینو گفتم میگه خوب چرا زنگ نمیزنی بگی اخه؟
هر موقع ازشب یا روز نباید بگی؟
گفتم والا دیگه روم نمیشه بگم بهت
گفتم میگم بیان درجه ترانس رو ببرن بالاتر تا تقویت بشه امیدوارم!
سمبوسه ها رو درست کردم یه سس خوشمزه کچاپ هم همراش درست کردم و خیلی حال کرد کودک درونم
ولی محتویات جلسه بدگویی از یکی از همکارا بود با فکت! این همکار جدیده خیلی زیادی شفافه جلو من اسکرین ویدیو از تلگرامش میده
و...چتها و حرفهایی که درباره من به یکی دیگه گفته و...
نمیدونم منم گفتم ناارحت میشم یکی ازاعتبارم استفاده کنه اسم منو بیاره جایی چند نفر رو جذب کنه
اون یکی همکاره این کارو کرده بود!
گفتم کلاهبرداری چیزی نکنه یه وقت
واقعا ناراحت شدم البته این همکار شرکتیم نیست
و کار خودمه
و یه جورایی ناراحتم الان که چرا ادمها اینطورین؟
البته آسیب چندانی برای من نداره آسیب رو یکی دیگه میخوره که براش با اسم من و این همکارم دام پهن کنن
یکم نگران اینم فقط
بعد همکارم میخنده میگه اخر سادگی من کار دستم میده
گفتم خوب کار دست بقیه هم میدی اینطوری که
هیچی دیگه موندم ببینم این دوتا میخوان چه کنن؟
خونه رو تمیز نکردم فقط لم دادم رییس امروز جوابم رو نداده بعدم غز میزنه فردا به جون من:(
یهو نصف شب یادش میاد یه چیزی کمه
نتمو ببنندم بد عادت نشه یه فیلم بذارم ببینم کیف کنم.
