بارها به خودم میگم موجا؟ تو راهی جز رفتن وجلو رفتن نداری بخدا
ماشین زمان هم نداریم برگردیم به گذشته و یه چیزایی رو درست کنیم!
کلیت انسان راهی جز جلو رفتن و امید بهبود و یا امید تموم شدنش توی یه نقطه خاص میتونه داشته باشه؟
به نظرم آدمی محبوس توی این دنیا راهی نداره جز اینکه یه کاری کنه
که مشغول باشه که بهش خوش بگذره و اینکه زندگی کنه
واقعا هممون تنها میمیرم و تنها میذارنمون توی خاک
هرچند رفیق و همراه خوبی کنارمون باشه
هرچند دورمون شلوغ باشه
ته همه ی این ماجراها یه روزی فرصت زندگی تموم میشه
و اون روز تو تنهایی
حتی اگر هیچ وقت مزه تنهایی رو نچشیدی!
پس درنهایت فقط خودتو داری و خود ارزشمندتو داری
تنها کسی که همیشه کنارته پابه پات میاد
و تنهاترین رفیقته کسی که از زندگی تا مرگ همراهته
و رو تنها کسی که میتونی حساب باز کنی خودتی و خودت!
من سالهاست خودمو مسئول صددرصد زندگیم میدونم
و باید دوباره به خودم یادآوریش میکردم.
اینکه میگن زندگی اگر اون جشنی نیست که آرزوش رو داشتی
حالا که بهش دعوت شده باشی زیبا برقص هست! من شلنگ تخته میرقصم:)))
از دیروز رقص یکم حالم رو بهتر کرده و گفتگوهای درونیم و تصمیماتی گرفتم برای بهبود اوضاع
فک کنم چندروزی اوضاع از کنترلم خارج شده بود
و دیروز کار نکردن و مرخصی و رها کردن خودم
باعث شد دوباره بچه خوبی بشم
من متاسفانه آدم کنترل گری هستم
باید و نباید زیاد دارم
خودمو زیادی کنترل میکنم هنوزم مونده تابتونم با این بایدها و نبایدها کنار بیام
حلشون کنم و....
بااینکه دیشب هم تا ساعت 3 بیدار بودم
اما خوب ساعت 8 بیدار شدم و تمرینات تنفسی هرروزم رو انجام دادم
چک نکردن گوشی اول صبح برام عادت شده یعنی تا نیم ساعت حداقل
گوشیم رو چک نمیکنم ونتشو باز نمیکنم
یکم رقصیدم با شهرام شب پره عزیزم.
به گلهام رسیدم
برا خودم یادداشت صبحگاهی گذاشتم
کمی با خودم حرف زدم از خودم هم عذرخواستم هم تشکر کردم
و بعدم یه صبونه عالی درست کردم
دیشب یکم مربا توت فرنگی درست کردم با توت فرنگی هایی که تو فریزر بود
تخم مرغ اسکرامبل و مربای توت و پنیر دانمارکی یه ترکیبی که مرده رو هم زنده میکنه:)
کارها شرکت هم انجام دادم، الان بشینم زبان بخونم
و پاورپوینت وبینار دوم رو آماده کنم
ناهار هم خورشت قیمه از دیروز هست.
سبزی ها رو هم پاک کردم و شستم
دیگه من برم به برنامه های امروزم برسم.