دیشب دور میم که خلوت شد

و همه عیادت کنندگان رفتن خونه هاشون

میم رفت خونه خودش که همدیگه رو ببنیم 

درد اینا داره ورم  و زخم اینا داره ولی خدارو شکر بازم که سرش سالمه

و حال عمومیش خوبه 

جز موقع راه رفتن و تکون خوردن که درد زیادی داره رونش خیلی ورم داشت

بقیه حالات اوکی هست

پاش رو با روغن سیاه دونه ماساژ دادم

فریاد می کشید از درد ولی بعدش بهتر شد

گرم شد پاش قشنگ 

دیگه دوساعتی پیشش موندم بهتر شد حالش اومدیم خونه من یعنی اومدم خونه خودم

میم هم رفت پایین پیش مامانش

برام که تعریف میکرد صحنه تصادف رو 

یعنی موندم چطور خدا رحم کرده سالمه و سرش ضربه نخورده 

آدمی که تو عمرش 5 بار سوار موتور نشده حالا بدون کلا کاسکت باید با موتور بره تو اوج شلوغی شهر؟

سر این موضوع هم یه دعوا اساسی باهاش کردم میگه من الان مریضم باهام دعوا نکن:)))))

دیشب از خستگی من زود خوابیدم صبحم حس باشگاه رفتن نداشتم

ولی میم زنگ زد اصرار کرد پاشو برم باشگاه 

میگه نری دپرس و بی حال میشی چندروز 

دیگه ساعت 9 پاشدم رفتم باشگاه جدید ثبت نام کردم و خیلی خلوت و آروم بود

دستگاه ها هم همه جدید بودن و کیفیت عالی

خیلی حال کردم ثنا هم زنگ زدم اومد

باهم کلی حرف زدیم و عشق کردیم

دیگه خلاصه باشگاه جدید رو استارت زدم 

از شنبه باید زودتر برم که به برنامه ام برسم چون اینجا 11 تعطیل سانس بانوان و سانس آقایون شروع میشه

بریم برای شروع دوباره و پرقدرت 

این مدت خیلی اذیت شدم 

خیلی فشار روحی رو تحمل کردم 

هنوز هم بخشی از فشارها ادامه داره که من اینجا ازش صحبت نمیکنم

میم دیشب میگفت این سه هفته به تو چقدر سخت گذشته 

ان شالله همه چی درست میشه میدونم