امروز روز کاری محسوب میشه برام
بعد غیبت دوسه روزه برگشتم!
همش مشغول کار و باشگاه و زندگی بودم
ذهنم کمی بهم ریخته بود و نیاز به خلوت داشتم
دوروز بارون بود ومن حسابی لذت بردم و رفرش شدم
شب قبل هم بارون بود کوچه خلوت دیگه میم گفت زودتر بیا که باهم بارون تماشا کنیم
و کلا شب خوبی بود
منتها نصف شب یه پشه منو نیش زد از اونجایی که به بعضی پشه ها من حساسیت دارم
با درد وحشتناکی بیدار شدم
اونقدر میسوخت و کهیر زده بود پام که میم رو بیدار کردم
فکر کردم چیز دیگه ای منو نیش زده تااین حد دردش بد بود ماهم در بالکن و در ورودی رو
باز گذاشته بودیم
گفتم لابد چیزی اومده تو خونه
در نهایت میم بیدار شد و الکل زد به پام پشه رو هم پیدا کرد
درد من ساکت شد اومدیم بخوابیم میم چراغ خاموش کرد
ندید جلو پاشو، پاش خورد به گوشه میز و دقیقا همون جای پای من که زخمی شده بود
از نیش پشه زخمی شد و خون اومد و ورم کرد:(((((
اونقدر هردو خوابمون میومد و خسته بودیم که باز خوابمون برد
تا ساعت 7 که من بیدارشدم برم باشگاه میم خواهش کرد بمونم و نرم باشگاه امروز
تو این هوا بمونم پیشش
منم اوکی دادم ولی ذهنم همش باشگاه بود:)))))
خودش بعد 20 مین گفت پاشو برو باشگاه که قشنگ معلومه تموم فکر و ذکرت تمرینته
میترسمم بدنت افت کنه فردا هم جمعه است دوروز نری خودت اذیت میشی
دیگه با ذوق یعنی در یک دقیقه پاشدم اومدم خونه صبونه خوردم تند تند ورفتم باشگاه
خدارو شکر بااینکه دیر تر از همیشه رفتم به همه ی تمریناتمم رسیدم
مکمل ها خیلی خوب بوده بخصوص آرژنین که خیلی من حس میکنم خستگی و توان عضله ام رو بیشتر کرده
دیروز قشنگ حس میکردم هر عضله ای رو کار میکنم همون عضله به شدت گرم میشه
و سوزش داره و تا چند دقیقه این حس گرما و سوزش باقی میموند موقعی که به مربیم گفتم
گفت این نشونه خیلی خوبیه نشونه اینه تمرکزت حین حرکت خیلی بالارفته و حرفه ای شدی حرکات رو کاملا
صحیح میزنی
دوم اینکه خون رسانی به عضله ات بیشتر شده تمرینات شدیدت باعث نشده که عضله ضعیف بشه.
و سوم هم مکمل هایی که میخوری خونرسانی به عضلات رو بهتر میکنن.
یه چندتا چالش هم داشتم این هفته که
بخاطرش فکرم بهم ریخته شده بود
خونه رو دیشب حسابی تمیز کردم و سابیدم هروقت اینطوری میشم
خونه رو تمیز میکنم ذهنمم آروم میشه
بهترین راه رفع خستگی ذهنی مشغولیت و فعالیت فیزیکی!
ابگرمکن هم درست شد و خداروشکر دغدغه وسیله های تعمیری برطرف شد
هرچند این ماه خیلی هزینه های مالی بهم فشار آورد
و زیر یک تومن ته کارتم موند
ولی خداروشکر سالمیم
یه روز هم تو این هفته یعنی یک شب بامیم رفتیم بیرون از اینکه برنامه ریزی میکنه
که بریم بیرون یه شبهایی خوشم میاد
دیشب رو اصرار کردم با دوستاش باشه
گفتمم بیدار میمونم تا بیای!
اینطوری رغبت کرد بره
چون هفته پرچالشی از نظر کاری داشت و کلی خستگی روحی داشت
دیشب نیاز داشتم خلوت هم بکنم
و هم یه کاری از شرکت رو که هی عقب می اندازم رو انجام بدم
که در 70 درصدش رو انجام دادم
چندباری هم میم زنگ زد تو دورهمیش
این عادتش یکی از قشنگترین عادتهاشه
که توی شلوغی و خوشی و ناخوشی حواسش به پارتنرش هست.
من خوابم برد میم ساعت 3 اومد گفته بودم تماس بگیره باهام
تماس گرفت بیدارشدم
میگه تو گفتی تماس بگیر بیدارم وگرنه بیدارت نمیکردم
دیگه یکم حرف زدیم بهش خوش گذشته بود
صبح هم با حال خوب بیدار شدم و یه میز صبحونه حسابی چیدم و عکس هم ازش گرفتم
و الانم پشت میز کارم هستم توی یه خونه ای که خنک و تمیز و بوی خوب عود میاد
و هم یه بانوی زیبا نشسته داره کارای عقب افتاده اش رو تموم میکنه
و با شما هم حرف میزنه.
میم میگه چه میز صبحانه ای چیدی یه حال خوبی داری امروز :)))))))
تو خلوت کنی حالت بهتر میشه قشنگ.
خوب من برم کارای شرکت رو تموم کنم
ناهار درست کنم
و از روزم لذت ببرم هرچند تعطیل نیستم!