سختترین روز تمرینی زندگی!

امروز سختترین روز تمرینم بود

از اون روزها هم که من کمال گرای درونم میخواست همه چی رو درست و پرفکت و کامل انجام بده

دیگه اخرای تمرینم واقعا نه وقت بود نه توان! ولی من میگم موجا کم نیاز اینم باید تیک بزنی 

ولی بدنم حال میکنه بااین تمرینات سنگین 

خوب بود تو شلوغی باشگاه به همه ی برنامه که اندازه یه برگه آ چار دو رو بود رسیدم 

خیلی هاشم بدون استراحت بود و نمیشد استراحت کنم بینش

اخرای تمرین یه خانمی که اصلا که اااااااااااصلا از انرژیش خوشم نمیاد

و کلا چندبار دیدمش و حس ششمم پسش میزنه ناجور 

اومد گفت که وای این چه سیستم تمرینی تو داری

مگه تو عضو تیم ملی هستی که همچنین تمریناتی میکنی و...

اصلا ندیدم بین ست استراحت کنی و...

گفتم اولا سیستم تمرینی من اینه 

دوم اینکه 30 ثانیه استراحت کافی بین هر ست نباید بیشتر بشه

و بعدم بدن من این سیستم تمرینی رو میتونه تحمل کنه و قوی هست

واقعا توانش رو دارم و فیت بدن من این برنامه

متناسب بااون هم برنامه تغذیه خوبی دارم 

برگشته میگه تو که اندازه من نمیخوری که اندازه من که ورزش نکردی تو این سالها

حالا یه بدن پر چربی رو تصور کنید که هیچ عضلاته یا کت عضلانی مشخصی نداره!

ناحیه شکم و پهلو و ران پر چربی

وکلا از اون بدنها بود که شما نمیتونی بگی ایشون لاغره یا چاق

یعنی یه جوری بدنش رو به ف*ک داده بود

با یه نگاه معنا دار از اونجا عبور کردم رفتم دستگاه بعدی

بعد شنیدم که داره به مربی این کیه دیگه 

و...

مربی گفت چشه؟ مشکلش چیه؟ خیلیم خوبه 

و اوکی و من ازش خوشم میاد

یجوریی میگفت وای ارومتر بگین میشنوه و...

انگار مثلا من به تخمدانم هست همچین ادمی دربارم حرف بزنه

عزیزم چرا فکر میکنی بری سولار کنی خیلی خفن میشی؟؟؟؟

و فکر میکنی خیلی کولی میتونی درباره هرچی هم نظر بدی؟

حالا خوبه خداروشکر قیافه هم نداشت

منم به تمرینم ادامه دادم بدون اینکه اصن محل بدم بهش

چند دقیقه بعدش یکی از بچهاشون اومد گفت چند ساله تمرین میکنی؟

من ازت استیلت خیلی خوشم میاد 

گفتم لطف دارید

واقعا از این تعریف هم ذوق انچنانی نکردم

چون من برای خودم هدف دارم 

سالها زحمت کشیدم 

و اینکه الان به این بدن رسیدم هم دوستش دارم 

و دنبال رفع عیوب خودمم هستم

ولی توروخدا باشگاه میرین وسط تمرین کسی نظر ندیدن هیچ وقت به کسی نگید اشتباه میزنی درست میزنی و...

هروقتیم سوالی دارید ازمربی اون باشگاه بپرسید

من در تمام این سالها هیچ وقت نشده از یکی از هم باشگاهیام چیزی رو بپرسم!

همیشه از مربی میپرسم کسیم ازم بپرسه فقط بگه مربی گفته از موجا بپرس بهت میگه که جوابشو بدم

خلاصه اخرای تمرینمم دیگه این بادمجون تخمی اومد وسط ولی من کارمو انجام دادم

و اومدم خونه هلاک بودم از گشنگی خوب شد دیشب قبل خواب عدسی درست کردم

و یه سیب زمینی آبپز هم تو یخچال بود وگرنه میمردم از گشنگی صبح یادم رفت طبق عادت ده دونه تخم مرغ ابپز کنم

امروزم لوبیاهایی که دیشب خیس کرده بودم رو خوراک لوبیا درست کردم

برای ناهار هم استیک مرغ با پنه و قارچ درست کردم

بعد انجام کارای شرکت زنگ زدم مریم همکارم ببینم همایش چطور بوده 

خیلی راضی بودن و همایش موفقی بوده 

میم هم خوبه از 11 که بیدار شده کلی حرف زدیم باهم 

دیگه من ظهر ساعت 3 بی هوش شدم از خستگی واقعا بعد اون حجم تمرین بدنم نیاز به ریکاوری داشت

دیگه خوابیدم ساعت 4ونیم بیدارشدم میم زنگ زد داشتن میرفتن دوردور

مامان زنگ زد

و بعدش من به زن داداش زنگ زدم ببینم زندگی روروال افتاده یا نه 

بچها امروز هردوشون مدرسه رفته بودن

بعدش اون دوست خوش صحبتم زنگ زد 

رفته بود تهران که داداشش رو بدرقه کنن برای مهاجرت

دیگه من گفتم باید برم بیرون 

سر یکساعت مکالممون رو تموم کردیم البته میم هم چندباری اومد پشت خطم جوابش رو ندادم

منتظر تماسم بود

دیگه صحبت کردیم گفت نرفتی بیرون امروز 

پاشو لباس بپوش بزن بیرون خودمم باید میرفتم تخم شبدر بگیرم 

دیگه یه لباس خنک و راحت پوشیدم زدم بیرون رفتم گیرمم نیومد تخم شبدر قرمز دیگه باید اینترنتی سفارش بدم

خوب اینم از هوازی های امروز بنده و تیک خوردن یه روز دیگه 

تازه داره بدنم عادت میکنه به رژیم و این سبک زندگیم

میم امشب صاحب ویلا دعوتشون کرده بود تولد بچه اش

چون دوست میم خیلی خوب میخونه و هم سازشو برده با خودش ایناها خونه جفتیشون هستن صدارو شنیده بودن

خواهش کرده بودن امشب برن مهمونیشون و براشون ساز بزنه و بخونه

دیگه میم هم بچها رو برده بود که کادو بخرن و شیرینی و... گفت این بچه رو خوشحال کنیم

من برم که کلی رطب خریدم که فریز کنم 

اشپزخونه و گاز هم کثیفه مرتب و تمیز کنم همه چی رو که فردا هم باید برم باشگاه دیگه 5شنبه هم استراحت ندارم:((((

 

 

موجا ... ۰ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان