خوب واقعا باورم نمیشه امروز داره تموم میشه
واقعا روز سنگین و سخت و پر از بغض و عصبانیت و خستگی بود
اما خودم شماتت نکردم چوون صبح که بیدار میشدم میدونستم چه روزی در پیش دارم
و سعی کردم خودمو کنترل کنم
که به کسی آسیب نزنم.
رفتم پیاده روی و شیر و یکم تره باری خریدم
آرومتر شد ذهنم
یکم زبان خوندم یکم کتاب خوندم
هنوز خسته و غمگینم این فرشته رو که می بینید خودم درست کردم
برای الهامی از حمایت هست
اولین کاری که کردم به سه دوستم که گروههای آموزشی بزرگی دارن
و بهشون قول داده بودم رایگان وبینار براشون بذارم
پیام دادم
واقعا میخوام رایگان باشه
یکیشون میگه رایگان نذار وپولیش کن
منم گفتم بگو هر نفر 20 تومن بدن!
فقط برای هزینه نت و ...
بااون دوستم که ترجمه هارو انجام میدادیم و هم یه سری راهنمایی ها کرد
و درنهایت قرارمون این شد بهش خبر بدم یه لیست و ایده بهم داد
برای شروع شغل جدید که البته همه فشارها روی خودمه حتی پیدا کردنش!
اما و اما خوبیش اینه مشاوره و آموزش رایگان میده بهم همینم خوبه
نمیتونم روی الف حساب کنم فعلا
هرچند همکاری من با الف فقط برای بیمه ام و
همون حقوق قانون کار کفایت میکرد که من کاری نکنم اصلا!
ولی تا کی ایشون یه تصمیم عاقلانه بگیره!
واقعا خدا داند و حساب کردن روی اون در این شرایط مثل این یه کودک غیرمنطقی شده باشم!
که تسلیم آرزوهاش و سادگیش شده باشه!
چقد به مشاورم نیاز دارم الان
و اما این هفته دفاع از تزشه و کلاسمون کنسله و قرار شد 4شنبه بجاش برام تایم بذاره
این جلسات هفتگی مشاوره اعتیاد آورده و واقعا من یکی بهش هم نیازمندم هم اینکه
ذهنم رو روشن وباز میکنه.
این فرشته رو که میبیند خودم درست کردم
و برای من الهامی از حمایت هست
ما جز خودمون کسی رو نداریم واقعا...
داریم؟
و جز شونه هامون که مارو نگه داشتن آیا داریم از این بهتر؟
جز پاهامون که کوههای استوار روی زمینن آیا داریم کسی که بار مارو به دوش بکشه؟
و میدونم از دل این تاریکی ها درسی نفهته است....
شب همگیتون خوش
من پستهارو برداشتم چون انرژیش رو دوست نداشتم
دریافت
حجم: 89.3 کیلوبایت