خوب من امروز یه کلاس جدید رفتم که بعدش بسی خوشحال و سرحال بودم:))))

خوب بالاخره دوباره جنوب هوا خنک شد

دوسه روزه هم مدام بارون هست و من حالم بهترتره! بقول اجی!

این هفته رو سعی کردم که تعطیلیم رو برم پیش مامان

دیروز که از باشگاه برگشتم 

سریع رفتم اداره پست یه سری مدرک باید پست میکردم برای بانکم تو شهر پدری

فکر کنم دیگه همتون میدونید به من عنوان یک دختر بندری

ترس از آب داشتم

تا همین تابستون امسال

دارم تلاش میکنم نیمه تاریک وجودم رو ببینم

و دوستش داشته باشم

و بهش عشق بدم

واقعا اگر تا چند وقت دیگه نتونید مهارت استفاده از هوش مصنوعی رو توی شغل خودتون به کار بگیرید

به نظر هم عقب میفتید هم اینکه شغلتون به خطر میفته!

امروز شاید برای اولین بار گریه خوشحالی از سر شکرگذاری داشتم 

خدایا شکرت واقعا

دیروز چهلم عمه جان بود 

و من هم قسمت شد برم در نهایت 

سلام علیکم 

آدمهایی که منو میشناسن میدونن که وحشتناک به چایی و قهوه اعتیاد دارم